در دستهای خسته من بوی نان و سیب
دستان گرم تو تا ته درون جیب
دستان خسته من لرز میکنند ...
اخراج از بهشت و تقلای بی نصیب
دستان نرم و سفید تو بوسه زار
دستان زبر و پینهدار من اما کمی نجیب
شب تیغ دستهام خراشد تن تو را
لبهای خستهام بنوازد نتی عجیب
باید که بگذرد تب این روزهای تلخ
باید دوباره ناله کنم، آه! من یجیب؟
پیچم به خویش چو ماری تنش عطش
شاید که مرهمی بنهد بر تنم طبیب
باید که دست به دستم نهی، همین؟ همین!
باید زنیم بر سر جلادمان نهیب!!
#مهدی_مرسلی
@morsali_mehdi
برچسب : نویسنده : 0mimsoheile بازدید : 166